منو
خانه / اسلایدشو / جایگاه روایات پزشکی در منابع مکتوب پزشکی ایران.
تاریخ آخرین بروزرسانی: 29 آگوست 2018 در 5:33 ب.ظ
📣. مقاله علمی پژوهش/ دکتر مظفرپور و مجاهدی:

جایگاه روایات پزشکی در منابع مکتوب پزشکی ایران.

متن پیشرو بازخوانی یک مقاله علمی - پژوهشی، در خصوص جایگاه روایات طبی در منابع مکتوب پزشکی ایران است.
این پژوهش توسط جناب آقای دکتر مظفرپور و مجاهدی و خانم معینی نگارش شده است. این مقاله را می توانید با کلیک بر روی عنوان (جایگاه روایات طبی در منابع مکتوب طبی ایران) دانلود نمایید.
در این مقال ما به بخشی از این پژوهش پرداخته ایم تا با نگاهی دوباره به این دست پژوهش ها گامی برای احیای میراث معتبر حدیثی شیعه در علم طب و توجه به روش درست استنباط از مرویات طبی، پرداخته باشیم. لازم به ذکر است این مقاله در مجموعه مقالات همایش «نظام سلامت در اسلام با تاکید بر آموزه های رضوی» منتشر شده است.
توجه شما را به خلاصه پژوهش (جایگاه روایات طبی در منابع مکتوب طبی ایران) جلب میکنیم:



در سال های اخیر رویكردی با عناوین طب اسلامی، طب روایی، طب اهل بیت، طب قرآنی در حال ترویج است و مدعی وجود مكتب مستقلی به نام های مذكور می باشد. اگر چنین مكتبی در جهان اسلام وجود داشته است انتظار می رود در منابع مكتوب گذشته منعكس شده و حداقل منابع معتبر طبی، بعنوان یك مكتب طبی مورد توجه اطبای مسلمان در قرون مختلف از آن یاد نموده و در تدوین كتب خود از آن بهره برده باشند. هدف از این مطالعه بررسی میزان انعكاس روایات منسوب به معصومین در منابع معتبر پزشكی ایرانی در قرون مختلف می باشد.


یافته های این پژوهش نشان میدهد که از بین 20 كتاب معتبر پزشكی ایرانی كه از قرن دوم تا سیزدهم هجری نگارش یافته بودند اكثر قریب به اتقاق آنها در موارد بسیار نادر از آیات و روایات در تایید مطالب خود بهره برده اند و هیچكدام از آنها به مباحثی مانند طب اسلامی یا طب النبی یا طب الأئمه اشاره ننموده اند. در این میان عقیلی خراسانی (قرن 12) در حد بیشتری از روایات طبی بصورت پراكنده در آثار خود استفاده نموده است و همچنین حاج محمدكریم كرمانی (قرن 13) در مقدمه كتاب دقایق العلاج تاكید نموده است كه كتاب را بر اساس آیات و اخبار اهل بیت تدوین نموده است.


بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه روایات طبی جایگاه تعریف شده ای در منابع پزشكی ایرانی نداشته اند. با توجه به آزادی بیان و قرارگیری تعدادی از نویسندگان در زمان حكام شیعی و تسلط برخی از آنها بر علوم فقه و حدیث می توان نتیجه گرفت كه احتمال قوی مطالبی كه در زمان معاصر به اهل بیت منسوب گردیده (مانند کتاب طب الائمه و رساله ذهبیه) در محافل علمی اندیشمندان مسلمان قرون گذشته موضوعیت نداشته است. اثبات این نظریه نیازمند تحقیقات دقیق و بررسی بیشتر منابع پزشكی ایرانی و منابع روایی مرتبط می باشد.

 

براساس نتایج این مطالعه اكثر قریب به اتفاق منابع طبی مورد مطالعه كه بالغ بر 20 اثر معروف از قرن دوم تا سیزدهم هجری قمری میباشد به واژه طب اسلامی یا واژه های مشابه بعنوان نماینده یك تقسیم بندی مذهبی اعتقادی یا تلقی اسلامی و غیر اسلامی از طب هیچ اشاره ای نكرده اند. لذا از این منظر واژه هایی كه در سالهای اخیر در محافل مختلف تحت عنوان طب اسلامی، طب معصومین، طب اهلبیت، طب قرآنی، طب شیعه و... مطرح میگردد واژه های نوظهور است. همچنین كتب مورد بررسی علیرغم ذكر بسیاری از منابع معروف و بعضاً غیر مشهور طبی و اسامی صاحب نظران طب از اقوام و مذاهب مختلف قبل از خود در مباحث خود، هیچ اشارهای به منابع روایی در طب یا اقوال پیامبر اكرم و معصومین(ع) حداقل هم ردیف سایر صاحب نظران یا اطبا ننموده اند. بدین ترتیب احتمالات زیر بر این یافته ها مترتب میگردد:


1. جریان مشخص و غالبی به نام طب اسلامی یا طب روایی یا طب اهلبیت علیهم السلام در قرون مختلف بعنوان بخشی از رسالت دین در بین علمای دین وجود داشته است ولی مؤلفین كتب طبی بدلایل خاص و تعمداً هیچ اشاره ای به این جریان و منابع و پیشكسوتان آن ننمودهاند.


2. تعداد روایات طبی در دسترس محدثین قرون ابتدایی خصوصاً قرن دوم تا چهارم هجری كم و محدود به موضوعهای خاص بوده كه عملاً میزان ارجاع و استفاده مؤلفین كتب طبی آن زمان را در حدی قرار داده كه شاهد آن هستیم و سایر اطبای قرون بعد از آن خصوصاً قرن چهارم به بعد با توجه به آگاهی كه از علوم حدیث داشته اند و مراودات خود با علمای حدیث زمان خود توجه به انبوه روایاتی كه به مرور زمان به منابع روایی افزوده شده ننموده اند.


3. گفتمان جاری و پارادایم غالب قرون گذشته از قرون اولیه پس از اسلام تا قرن چهاردهم هجری بر سبكی بوده است كه قاطبه علمای دین و نیز دانشمندان علوم طبیعی از جمله اطبا، رسالتی بر دین در حوزه علوم طبیعی از جمله طب قائل نبوده اند لذا مباحث طبی را در قالب یك مكتب طبی بشری پیگیری نموده اند و البته از باب تبرك و تیمن در موارد نادری از گزاره های دینی بعنوان مؤید برخی مطالب خود استفاده نموده اند.


اثبات یا رد هركدام از احتمالات فوق مطالعات خاص خود را میطلب و از آنجایی كه بخش عمده ای از این مطالعات در حوزه علوم حدیث میباشد، جریان شناسی سیر روایات طبی در بین محدثین از قرن اول هجری تا كنون و همچنین جریان شناسی شخصیت ها و گروههای مروج این روایات میتواند بعنوان یك مطالعه میان رشته ای، زوایای پنهان احتمالات فوق را مشخص تر نماید.

 

- پیوندها:
- ارتباط مستقیم با معاونت ارتباطات:
تماس با ما:
آدرس:
قم - خیابان صفاییه - کوچه 15
تلفن:
09107555328
پست الکترونیکی:
Tebona@chmail.ir
سامانه پیامکی :
216 54 5000
طراحی :
برگرفته شده از موسسه فقاهت