منو
خانه / ويژه احياي علم «فقه الطب» و «طب» در حوزه / تاکید رهبر معظم انقلاب بر «طب اسلامی».
تاریخ آخرین بروزرسانی: 12 سپتامبر 2017 در 12:06 ب.ظ
📣. مصاحبه/ حجت الاسلام دکتر آقارفیعی:

تاکید رهبر معظم انقلاب بر «طب اسلامی».

متن پیشرو مصاحبه روزنامه قدس با حجت الاسلام والمسلمين دكتر احمد على آقارفيعى، جراح عمومى و متخصص طب اسلامى و مؤلف آثارى همچون «طب اسلامى و تحقيقات نوين پزشكى» میباشد. این مصاحبه در در واکنش به سخنان مديركل دفتر طب سنتى وزارت بهداشت مبنی بر آنکه ما چیزی به نام طب اسلامی نداریم، بیان شده است.


 

آقاى دكتر رفيعى لطفاً بفرماييد آيا سخن اخير مديركل دفتر طب سنتى وزارت بهداشت مبنى بر اینکه موضوعى به نام طب اسلامى نداریم با واقعيات دينى و آموز ههاى طبى در اسلام و حكمت ايرانى تطابق دارد و میتوان آن را مستند ارزيابى كرد؟

 

براى نظر دادن درباره طب اسلامى بايد متدولوژى يا روش شناسى طب اسلامى را بدانيم، يعنى ابتدا ادبيات عرب، اصول فقه، منطق و فقه را مطالعه كنيم بعد از بين آنها بتوانيم روايات طبى را تشخيص دهيم چرا كه گاه ممكن است دو روايت با هم در تضاد باشند، لذا استنباط از بين اين روايات در كنار آيات قرآن و مفاهيمى كه در ساير گفته هاى معصومان(ع) و نظر حكماست، میتواند كارساز باشد؛ از اين رو، اگر كسى نتواند طب را با علوم حوزوى جمع كند، نمیتواند درباره طب اسلامى نظر دهد. بايد توجه داشت حكمايى مثل شيخ مفيد، شيخ حرّ عاملى و عقيلى خراسانى درباره طب نظر داده اند؛ براى مثال شيخ مفيد كه مورد تأييد امام زمان (عج) بوده میگوید: طب، علم الهى و مستند به نظرات معصومان(ع) و وحى است. يا بسيارى از علما مثل سيوطى درباره طب كتاب نوشته اند و در كنار بيان احاديث پيامبر(ص)، نظرهاى خويش را نيز مطرح كرده و از آيات قرآن هم استفاده داشته اند و علم طب سالها در نجف تدريس میشده است. اما از زمانى كه دانشگاه ها وارد حوزه طب شدند، بتدريج بحثهاى مبنايىِ معصومان(ع) و حكما را از طب حذف كرده اند؛ در نتيجه اين روش، موفقيت درمان كاسته شد، در حالى كه اگر طب اسلام و طب سنتى را همان طور كه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «طب اسلامی- ایرانی» يعنى مجموعه نظرهاى اسلام و حكما را با هم تجميع كنيم میوانيم جوابگوى نيازهاى فعلى جامعه باشيم. البته اين به معناى كنار نهادن تكنولوژى نيست، بلكه ضمن استفاده از آن، میتوان از وحى و حديث هم بهره گرفت و جوابگوى مشكلاتى بود كه طب كلاسيك يا جديد پاسخى براى آنها ندارد.

 

مديركل دفتر طب سنتى وزارت بهداشت مطرح كرده كه نمیتوان با سوءاستفاده از دين براى مردم داروى امام كاظم(ع)، بخور حضرت مريم(س) و داروى امام رضا(ع) را تجويز كرد و اين مداخله در امور جسمانى است، آيا به واقع طب اسلامى فاقد قدرت درمان است و اين پيشنيه تاريخى بايد ناديده گرفته شود؟

 

متأسفم كه برخى قبل از آنكه وارد بحث گسترده درمان شوند، درباره درمان آن نظر میدهند در حالى كه بايد پرسيد آيا 10هزار مورد تجربه در اين باره داشته ايد؟ چنان كه در طب كلاسيك يا جديد ما متناسب با تجربه و حاذق بودن طبيب، سراغ طبيب میرویم. از اين رو، اگر كسى وارد حيطه درمان نشده حتى اگر پزشك باشد اما در مسئل هاى تجربه ندارد، نبايد نظر بدهد بلكه بايد شاگردى استادان آن روشِ درمانى را بكند و بعد بگويد آيا روشى خاص جواب میدهد يا نمیدهد.قسمت اعظم طب در كنار مباحث تئورى، بحث هاى تجربى است، اگر طبيبانى داريم كه با درمانهاى سنتى جواب گرفته اند ديگر نمیتوانيم تأثير اين طب را نفى کنيم، چون اين روشها در بوته آزمايش نتايج را به ما ارائه داده اند؛ براى مثال فرض كنيد شخصاً 1000 بيمار داشته ام كه 100 نفرشان بر اساس يك تكنيك سنتى درمان شده اند و اگر گزارش دهند ديگر نمیتوان اين روش را انكار كرد، چون پشتوانه تجربه دارد، چنان امیر المومنین (ع) فرمودند: «تجربه بالاتر از علم است». پس اگر نسخ هاى به وسيله معصومان(ع) و حكما بيان شد يا قرآن سوره هاى آورد كه در درمان مؤثر است، ديگر نمیتوان تأثير آن را انكار كرد.

شخصاً در كنگره بين المللى طب سنتى در دانشگاه شهيد بهشتى حضور داشتم و يكى از متخصصان خارجى در كتاب خود نوشته بود: «بهترین طبیب خداست» و با اعتقاد به خدا بسيارى از بيماری ها را درمان كرده بود. حال آيا میتوان تجربيات او را انكار كرد و نپذيرفت؟

 

آيا راه هايى كه طب اسلامى پيش پاى بيمار براى درمان میگذارد با راه هاى مورد نظر پزشكى جديد مغاير است و حتى میتواند سبب افزايش بيمارى يا مرگ شود؟

 

چنين مسئل هاى نيست و وقتى رهبر يك کشور میگوید: « طب اسلامى- ايرانى » ديگر نبايد زيردستان ايشان بگويند چنين طبى وجود ندارد كه اين غلط و اشتباهى بزرگ است و با بهانه هايى از اين دست، آن را منزوى كنند، بلكه بايد نظر علما را پرسيد و اين طب را در بوته تجربه آورد و وقتى با هم ممزوج شد بعد نظر دهيم. تجربه دارم كه شخصاً با به كارگيرى طب اسلامى، توانستيم مانع از قطع پاى بيمار شويم .چنان كه با دستورهاى امام رضا (ع) به درمان بیماری های پرداخته ام و شاید  با يك دستور حضرت(ع)، 10 هزار بيمار را درمان كرده باشم كه البته اين كار من نيست، كار معصومان عليهم السلام است؛ وقتى يك معصوم(ع) روايتى میگوید، نظر او بالاتر از نظر علما و فقهاست، لذا از كسانى كه طب اسلامى را قبول ندارند، میپرسم، پدران ما را در زمان حضرت آدم(ع) چه كسى درمان میکرده است؟ آيا جز اين بوده كه علوم همچون طب و نجوم به وسيله حضرت آدم(ع) انتشار يافته؟

براى مثال در كتاب مخزن الادویه در بخش رازيانه نوشته شده: خداوند به حضرت آدم فرمود: « رازيانه را در برج حمل(ايام بهار) در سه ماه متوالى مصرف کند ». پس چرا برخى نظرهايى میدهند كند كه مخالف نظر دين، پيامبران و رهبران دينى است؟

 

آموزه هاى طب اسلامى و توصيه هاى آن مثل حجامت و... چقدر در مقايسه با طب جديد در درمان بيماریها مؤثر بوده و چقدر خود شما اين را تجربه كرده ايد؟

 

در چندين كنگره بين المللى ارائه مقاله داشتم كه تأييد شده اند و حداقل 10 كتاب در اين باره نوشته شده كه اگر آقايان مراجعه كنند و ببينند وقتى يك خارجى، دستور امام صادق(ع) را براى درمان به كار میبرد، چرا ما آموزه هایمان را زير سؤال میبریم؟ امروز «اسلاميك مديسين» در دنيا پذيرفته شده و دنيا در اين باره تحقيقات گسترده میکند. براى مثال درباره حجامت، چندصد هزار مقاله وجود دارد، اما وقتى مسئولان و اطباى ما مطالعه نمیکنند، نظرهایی میدهند كه خارج از جوّ جهانى است و به روز نيست! امروزه در اروپا كلينيكهاى هربال فعال اند؛ و رهبرى در زمان رياست جمهورى با سفر به دهلى خواستار تأسيس مشابه آن شدند، اما هيچ كس اقدام نكرد و متأسفانه

امروز ما در كل كشور بيمارستانى كه بر اساس طب اسلامى- ايرانى بتواند جوابگوى جامعه باشد، نداريم در حالى كه بايد روى آنها كار شود نه آنكه روى روايات، آيات و نظر حكما شمشير را از رو ببنديد كه اين مخالفت با نظرهاى بزرگانى كه علامه هاى زمان بوده اند، است.

مهم، عمل كردن است و فناورى يعنی همين؛ رهبرى تأكيد دارند كه شدت كارتان را در فناورى بيشتر كنيد، يعنى مباحث تئورى را عملى كنيد؛ لذا آقايان بايد به جاى صحبت، بگويند داروى مورد تأكيد معصوم(ع) كجا جواب داده و كجا نداده، نه آنكه همه داشته هاى بومى را كنار زده كشور را وابسته غرب كنيم؛ همين طور بوديم كه پيشرفت نكرديم. ما ناچاريم از گنجينه هاى بزرگى كه قرآن و معصومان)ع) در اختيار ما گذاشته اند، استفاده كنيم، البته در بوته آزمايش و زير نظر افراد باتجربه و بدون غرض و مرض.

 

اكنون وضعيت طب اسلامى در كشور چگونه است و آيا میتوان اين گنجينه را حفظ كرد يا با نظرهاى غيركارشناسانه آن را از دست

میدهیم؟

 

تا جايى كه میدانم از دوره دانشجويى مطالعه میكنم) با همه مشكلات موفق بوده ايم، اما غير از رؤساى اول كشور، مديران ميانى حمايت نمیکنند و اين فاصله میاندازد و البته امر ذاتى همه انقلاب هاست، چنان كه در انقلاب فرانسه فقط 40 درصد منويات آن انقلاب اجرا شده است؛ لذا اگر همكارى بين استادان حوزه و دانشگاه نباشد و منويات رؤسا اجرا نشود، به اوج فناورى نمیرسیم. چنان كه در گذشته جندى شاپور داشتيم و امروز نداريم!__

 

 

منبع: روزنامه قدس

- پیوندها:
- ارتباط مستقیم با معاونت ارتباطات:
تماس با ما:
آدرس:
قم - خیابان صفاییه - کوچه 15
تلفن:
09107555328
پست الکترونیکی:
Tebona@chmail.ir
سامانه پیامکی :
216 54 5000
طراحی :
برگرفته شده از موسسه فقاهت