عبدالزهرا می‌گه:

علم رجال اصلا نشان نمیدهد که سخنی واقعا از امام هست یا نه بلکه میزان اعتماد ما را به روایت بالا میبرد درصورتیکه خیلی از مخالفین فضایل اهل بیت و سخنان ایشان را نقل کرده اند و کاملا مطابق واقیعت بوده است.پس اساسا از علم رجال نمیتوان بطور مطلق نتیجه گیری اینچنینی کرد و بگوییم چون فلانی گفته کلا دروغ است این سخن بسیار سخیف و غیر علمی است و بدور از درایت حدیث است

کلب علی می‌گه:

کسی که متقن و صد در صد صحبت میکنه نمیتونه حقیقت رو فهمیده باشه ..علامه عسگری از طریق دیگری حدیث را نقل کردند و بیسیار متقن …آقای فاطمی نیا باید بفرمایند من ندیدم نه ایکه انطور نیست و حرفشان کاملا خلاف واقع است هم به لحاظ مضامین روایت و هم سلسله روات حدیث

مرتضی می‌گه:

وجود روایات طبی و بهداشتی در روایات قابل انکار نیست که البته در بعضی منابع، مناقشه هست مثل همین رساله ذهبیه یا کتاب طب الائمه که برای نویسندگانش (ابنا بسطام) هیچ توثیقی در منابع رجالی نیست، و البته بعضی روایات در منابع معتبری وجود دارند که بازهم بعضی نسبت به سند هاش، شاید ان قلت داشته باشند، ولی به هر صورت، هستند روایاتی که به لحاظ سندی صحیحه باشند، اما باز در دلالت این ها مناقشه است ، مثل وجوهی که مرحوم صدوق در اعتقادنا بیان فرمودند اما از همه این مراحل که بگذریم، وجود روایات طبی و بهداشتی در منابع دلیل بر طب اسلامی نیست چرا که اساسا طب از جمله علومی است که حیطه کار خود انسان است و لذا ورود انبیاء و ائمه ورود تاسیسی نیست، بله وجوهی برای ورود شان متصور است از جمله، ارشاد، تفضل، و یا اثبات حقانیت و کرامت… . بله، اساسا شان ائمه و انبیاء مقتضی طب نیست، پس به طور کلی مقوله ای به نام طب اسلامی غلط است. البته مشکل حجیت سند و دلالت روایات طبی هم، از مشکلات جدی است، چرا که اساسا دستگاه فقاهت و حجیت محور در اصول و فقه به معنای تنجز و تعذر است که این فقط در ثواب و عقاب متصور است و نه در امور تکوینی مثل طب. نتیجه آنکه وجود طب اسلامی قابل مناقشه است. بعضاً تفکیک بین طب اسلامی و روایات طبی نمی کنند،  طب اسلامی مورد مناقشه است نه روایات طبی.

ناشناس می‌گه:

متاسفانه فکر می کنم استاد فاطمی نیا، محاسبه ی نفس را فراموش کرده اند و دقتی روی حرف ها و تفکرات و اعتقادات خودشون ندارند… در ضمن ایشون در سخنرانی صوتی حتی اسم شخص رو هم اشتباه گفتند, گفتند محمد بن جعفر

بنده خدا از چنارشاهیجان می‌گه:

با سلام ما طلبه ها عادت کردیم که یک موضوع را که اشکالاتی دارد ولی از اساس ان موضوع درست است طوری بزنیم و نقد کنیم که دیگر اون موضوع مطرح نشود و پا نگیرد و تکامل پیدا نکندولی طب کلاسیک را چرا با همه مشکل نقد نمیکنید، شمایی که سوز دین دارید چرا سالها خاموش بودید و طب کلاسیک را اینگونه نقد نکردید
چرا ما همش باید خودمان را نقد کنیم؟ درسته نقد برای رفع اشکال و آچار کشی و تدوین متون و… صحیح ایراد ندارد ولی نه به صورتی که بگوییم طب اسلامی نداریم
شما درمقابل طب اسلامی خودتان را مسول میدانید و نقد و… میکنید و ترتیب اثر میدهید و حکم صادر می کنید و..

ولی درمورد طب کلاسیک و فتنه های ان هنوز از خواب بیدار نشدید، چه نقدی به وزارت بهداشت کردید؟ کجا دنبال این بودید که مانع تولیدات سمی و… وزارت بهداشت بودید؟

در هر حال قضاوت ناعادلانه متاسفانه در این مجموعه بوده و همیشه به دنبال خود نشان دادن و ژست های اداری و… هستند

علی می‌گه:

احسنت

علی می‌گه:

احسنت بر استاد فاطمی نیا

محمودی می‌گه:

احسنتم ما جماعت عادت کردیم هر چه را از هر که دوربین ها رویش زوم کردند بپذیریم در صورتی که باید نقد و تحقیق علمی آزاد باشد ودچار شخصیت زدگی نشویم

نورنما می‌گه:

باسلام آقاسید لطفا حداقل لطفی بفرمایید و بحارالانوار ج 59 ص 308 چاپ دارالاحیاء التراث العربی را هم یه مطالعه ای درتحقیقاتتون بفرمایید،اونجا این روایت رساله ذهبی تنها از یک طریق ذکر نشده که فرضا اگرشما محمدبن الحسن بن جمهور العمی رو انکار کنید،ما طرق دیگری هم داریم ،ضمنا این جناب(العمی)این رساله ذهبیه را در سن 110سالگی روایت کرده!اگه ازخودش بافته واقعا عجب استعدادوقدرت علمی داشته که هنوزهم هنوزه این رساله یک نقطه قابل خدشه نداشته وندارد!شایدبه وحی وصل بوده!نه؟! اگرمن طلبه قرار باشد بین سخن شما و سخن علامه هاو مراجع تقلیدی همچون علامه کرکی که علامه مجلسی این رساله ذهبیه را جزو مشهورات علماءشیعه دانسته،بنده سخن ایشان را خواهم پذیرفت تا سخن شماکه بدون تخصصی در طب سنتی وطب اسلامی این سخنان را گفته اید ومنکر طب اسلامی شده اید درحالی که هزاران روایت درخصوص طب اسلامی بادقیقترین مطالب طبی هست .