تاریخ آخرین بروزرسانی: 9 اکتبر 2017 در 11:35 ب.ظ
برای فقها موضوعات پزشکی به خوبی تبیین نمی شود!
با توجه به انتشار اخباری مبنی بر اینکه بعضی از مراجع عظام و فضلای حوزوی و همچنین مدیریت محترم حوزه های علمیه در مورد مسائل و موضوعات مستحدثه پزشکی همچون زدن واکسن و یا مسئله تراریخته ها و یا دیگر مسائل پزشکی همچون مرگ مغزی و... نکاتی را مطرح کرده بودند که امکان سوء استفاده و برداشت های ناروا را داشت بر آن شدیم بخش هایی از مصاحبه دکتر نور محمدی مدیر گروه پزشکی موسسه موضوع شناسي احكام فقهي، که با خبرگزاری رسا انجام شده است را باز نشر دهیم.
گزیده ای از بیانات دکتر نور محمدی در مصاحبه با خبرگزاری رسا:
برای فقها موضوعات مستحدثه پزشکی به خوبی تبیین نشده و به خاطر همین سر درگمی در حکم به وجود آمده است.
به عنوان نمونه، تحلیل حضرت آیت الله نوری همدانی درباره مرگ مغزی این است که این شخص، مرده واقعی محسوب میشود؛ سوال این است اگر مرگ مغزی مرده واقعی است پس چرا اجازه دفن نمیدهید؟!
از حضرت آیت الله مکارم این گونه سؤال میکنند که با توجه به هزاران هزار بیمار دیالیزی و نظر به اینکه پیوند کلیه قطعی ترین درمان این عزیزان است خواهشمند است نظر خود را در مورد مسائل ذیل مرقوم فرمایید. آیا پیوند عضو از فردی که دچار مرگ مغزی جایز است؟ در توضیح مرگ مغزی در پرانتز میپرسد: « با توجه به نظر متخصصین با از کار افتادن مغز کلیه اجزا بدن از کار میافتد». در صورتی که این مطلب دروغ است!
ما الان در اهدای اسپرم اجنبی و در اهدای تخمک همین خطا را داریم. مراکز ناباروری میخواهند تخمک یا اسپرم بفروشند، سؤال را طوری می چینند که آن جوابی را که می خواهند بگیرند.
فقها باید این مطلب را مدّ نظر داشته باشند، کسی که سوال میپرسد، در اصل سؤال جهت خاصی دارد؛ یا جواب مثبت میخواهد یا منفی. شورای استفتاء نباید فوری جواب دهد. فلسفه موضوع شناسی همین است که عدهای کارشناس میدانند که کجا جهت دار پرسیده میشود. سؤال از یک مجرای بیطرفی باید بگذرد تا سؤال، واقعی شود. بنده برخی استفتائات پزشکی را جهت دار میدانم. اسفتائات جهتدار هیچ ارزشی ندارد؛ چون سؤال کننده جهت میدهد.
مثلا از مرجعی می پرسند که قطع ید برای هکر هم ثابت است؟ داخل پرانتز می نویسند که هکر همان سارق است. حالا واقعا حکم هکر قطع ید است؟!
سؤال میپرسد که مرگ مغزی چه حکمی دارد و در پرانتز می نویسد: « از یک سو دچار مرگ مغزی شده است و ضربان قلب و نیز نفس او به کمک دستگاه کار میکند؛ لکن مغز به کلی از کار افتاده است و از نظر پزشکان همچون فردی است که سرش را از بدن جدا کرده باشند (که در این صورت نیز فقط تا چند دقیقه قلب به کار خود ادامه میدهد) بنابراین از نظر پزشکان مرده تلقی میشود ».
مشکل این است که این قدر مفاهیم و موضوعات مستحدثه پزشکی زیاد شده که یک فقیه نمیتواند همه را دریافت کند؛ لازمه و چاره کار موضوع شناسی دقیق برای مجتهد است.
در بانک شیر و مسائلی دیگر همین مشکل را داریم. کسی بخواهد بانک شیر راه اندازی کند، جواب مثبت را میگیرد. اگر ببیند رقیبش می خواهد بانک شیر راه اندازی کند، میرود جواب منفی میگیرد.
هر مسئلهای پیش میآید فورا حکم ندهیم. ما الان در مؤسسه موضوع شناسی احکام فقهی این کار را انجام میدهیم. با شورای استفتای دفاتر مراجع ارتباط میگیریم که موسسه و گروهها را بشناسند.
ما باید این موضوعات را تجمیع کنیم، زواید سؤالات برای استفتاء را حذف کنیم و اشتباهاتش را اصلاح کنیم و یک سؤال فقهی، بدون حاشیه و زواید و بدون جهتگیری ایجاد شود. بعد خود موضوع را یک گروه کارشناسی کند، ادله و منابع فقهی را بداند و بتواند تطبیق بر ادله فقهی بدهد. گاهی اوقات اختلاف به خاطر این است که موضوع خوب تبیین نشده؛ گاهی اوقات به خاطر مبانی است. برخی از فقها میگویند مبنای ما استفاده از تکنولوژی هست و برخی دیگر میگویند نیست. بحثی که پیش میآید این است که ظنی که از تکنولولوژی میآید ظن معتبر است که حجت باشد یا نه. اگر کسی قائل شد ظن ناشی از تکنولوژی معتبر است، این یک اصل اصولی میشود. در این صورت سونوگرافی هم حجت است. آزمایش DNA هم حجت است.
شما میتوانید متن کامل اخبار را در همین سایت بخوانید.